مراسم عاشورا در خرم آباد

با فرا رسيدن ماه محرم، مردم ولايتمدار خرم‌آباد با راه‌اندازي هيات‌ها، دسته‌جات و تكايا و سياه پوش كردن معابر و خيابانها، به استقبال مراسم عزاداري سيد و سالار شهيدان مي‌روند.

در اين روزها، جوانان با عشق به اهل بيت (ع)، با حضور در هيات‌ها و بستن داربست هيات‌ها و سياه پوش كردن خيابانها تلاش كرده تا مراسم عزاداري سيدالشهدا (ع) با شكوه خاصي برگزار شود.

در شب‌هاي محرم، مردم با حضور در تكايا و هيات‌ها تا پاسي از شب به عزاداري مي‌پردازند و مرثيه سرايان به بيان رشادتهاي شهيدان كربلا و نوحه سرايي مشغول مي‌شوند.

با نزديك شدن به روزهاي تاسوعا و عاشورا، عزاداري با حال و هواي ديگري برگزار مي‌شود و مردم با سوز و گداز بيشتري در اين مراسم شركت مي‌كنند.

بر اساس رسوم گذشته، در روز تاسوعا، بسياري از مردم خرم‌آباد و به ويژه زنان اين شهر براي حضور در مراسم چهل منبر آماده مي‌شوند.

در مراسم چهل منبر كه از صبح تاسوعا در مناطق مختلف شهر و به ويژه بافت قديمي اين شهر برگزار مي‌شود، زنان با روشن كردن چهل شمع در چهل منبر، براي برآورده شدن حاجات خود دست به دعا برمي دارند.

در اين مراسم، زنان شركت‌كننده با پوشاندن صورت خود، به صورت دسته‌اي و چند نفري در اين منازل حضور يافته و در هر منزل شمعي را روشن مي‌كنند.

در منزل‌هايي كه آيين چهل منبر برگزار مي‌شود، صاحب خانه افراد ميهمان را براي حضور در مراسم عزاداري در طول سال دعوت مي‌كنند.

بسياري از زنان شركت‌كننده در اين آيين، با پاي برهنه در مراسم حضور مي‌يابند و در چهل منبر شمع‌هاي خود را روشن مي‌كنند.

هيات‌هاي عزاداري نيز از بعدازظهر تاسوعا به عزاداري و نوحه‌سرايي مشغول مي‌شوند و با حركت در خيابان‌هاي سطح شهر، در عزاي شهيدان كربلا به سوگ مي‌نشينند.

اين هيات‌ها تا زمان اذان مغرب و عشا در خيابان‌ها حضور دارند و پس از اقامه نماز و صرف شام، براي ادامه عزاداري در خيابانها و هيات‌ها حضور مي‌يابند.

عزاداران در تاسوعاي حسيني تا پاسي از شب به عزاداري و نوحه‌سرايي مشغول مي‌شوند و در پايان شب براي حضور در آيين‌هاي ويژه روز عاشورا به استراحت مي‌پردازند.

در روز تاسوعا، در جلوي هر هيات و دسته عزاداري، حوضچه‌اي كوچك براي مراسم ويژه عاشورا آماده مي‌شود و جوانان هر محله در اين حوضچه‌ها خاك رس غربال شده قرار مي‌دهند و اين حوضچه‌ي خاكي را با گلاب و گل و شمع مزين مي‌كنند.

مراسم "گل مالي" كردن افراد در روز عاشورا، موجب ايجاد تمايز ميان عزاداري مردم خرم‌آباد با ديگر شهرهاي كشور شده است.

در صبح روز عاشورا نيز، مردم با اقامه نماز صبح در هيات‌ها حضور مي‌يابند و گلاب و خاك غربال شده را مخلوط كرده و با گل‌مالي كردن خود براي عزاداري آماده مي‌شوند.

مردم پس از گل‌مالي كردن خود در كنار آتش‌هاي برافروخته حضور يافته و گل هاي سرد را خشك مي‌كنند.

با آغاز صبح عاشورا، شهر خرم‌آباد شاهد حضور دسته‌جات و عزاداران گل مالي شده‌اي است كه در عزاي سيد و سالار شهيدان در خيابانها به عزاداري مشغول هستند.

عزاداران با لباس‌هاي گل مالي شده و با پاي برهنه در سوگ سيدالشهدا به عزاداري مشغول مي‌شوند.

حضور در گلزارهاي شهدا و يا آرامگاه‌هاي شهر نيز از ديگر رسومي است كه عزاداران در اين روز به آن مشغول مي‌شوند.

اين مراسم تاظهر روز عاشورا ادامه دارد و با نواي اذان ظهر عاشورا، هيات‌هاي عزاداري نماز ظهر عاشوراي حسيني را به جماعت اقامه مي‌كنند.

هيات‌هاي عزادار پس از اقامه نماز در منزل و يا تكاياي مختلف حضور يافته و توسط هيات‌ها و دسته‌جات و يا افراد خير با صرف ناهار از اين عزاداران پذيرايي مي‌شود.

در شب شام غريبان نيز، هيات‌هاي عزاداري با حضور در خيابانها به صورت پابرهنه و با در دست داشتن شمع به ياد اهل بيت امام حسين (ع) به عزاداري مشغول مي‌شوند.

در محله‌هاي قديمي اين شهر، عزاداران با پخش كردن "كاه" در بالاي سر عزاداران، ياد شام غريبان بازماندگان واقعه كربلا را گرامي مي‌دارند.

در برخي از هيات‌ها نيز، عزاداران به ياد شام غريبان توسط "عدس" پذيرايي مي‌شوند و در خيابانهاي شهر با شمع‌هاي روشن به عزاداري مي‌پردازند.

خيمه‌هاي عزاي امام حسين (ع) نيز تا نيمه‌هاي محرم پابرجاست و عزاداران هر شب در اين خيمه‌گاهها به ياد شهيدان كربلا به سوگ مي‌نشينند

 

گردشگاه های خرم آباد






















































ردیف



مبدأ سفر



مقصد سفر



مسیر سفر



فهرست جاذبه ها



0



خرم آباد



خرم آباد



______



قلعه تاریخی فلک الافلاک و موزه آن- پل تاریخی کشکان- آبشارهای سه گانه عباس آباد- آبشار نوژیان- آبشار بیشه پوران- گرداب سنگی- سنگ نوشته تاریخی خرم آباد- مناره آجری- آبشار وارک- مقبره زیدبن علی- مسجد امام- بقعه شجاع الدین خورشید(شهنشاه)- مسجد جامع خرم آباد- مقبره فلک الدین- کاروانسرای گوشه شهنشاه -دریاچه کیو-ساحلی گردشگران



1



خرم آباد



بروجرد



خرم آباد- زاغه- چالان چولان- بروجرد



پل چالان چولان- مسجد جامع بروجرد- مسجد سلطانی- امام زاده جعفر- مقبره شاهزاده ابوالحسن- بازار سرپوشیده- صنایع دستی ورشو سازی- روستا و سراب ونائی



2



خرم آباد



الیگودرز



خرم آباد- درود- ازنا- الیگودرز



آبشار شوی- پل چالان چولان- امام زاده حمزه علی- آبشار بیشه درود- دریاچه گهر- امامزاده قاسم- تونل برفی- دره تخت خان- کمندان- روستای دربند- تیان- سراب رودک- آبشار آب سفید- امام زاده دوخواهران



3



خرم آباد



نورآباد



خرم آباد- الشتر- فیروزآباد-نورآباد



آبشار گل هو- دژشینه- پارک جنگلی مخمل کوه- سراب کاکا رضا- سراب کهمان- سراب زز- امام زاده بابابزرگ



4



خرم آباد



کوهدشت



خرم آباد- کوهدشت



کاخ ساسانی- غار همیان- مقبره داودرش- پل تاریخی کشکان- رودخانه کشکان- پارک جنگلی بلوران- امامزاده ابوالوفا- امامزاده محمد- سایت باستانی سرخ دم لکی



5



خرم آباد



پلدختر



خرم آباد- پلدختر



پارک جنگلی شوراب- پل کلهر(معمولان)- پل پلدختر- غار کلماکره- غار کوگان- رودخانه کشکان- تالابهای نه گانه بین المللی پلدختر- پل گاومیشان



6



خرم آباد



ایمان آباد-سپید دشت



خرم آباد- سپید دشت(آبشار بیشه)



منطقه ایمان آباد-تپه باستانی کنگرزرد-تنگه زیبای ایمان آباد-سنگ نوشته روستای کمالوند- آبشار گریت- آبشار بیشه- منطقه سپید دشت


گردشگاه های خرم آباد

گردشگاههای و مکانهای دیدنی خرم آباد  


1- در شمال خرم آباد دره زیبای مخمل کوه :مشهور به تنگ شبیخون قرار دارد که گردشگاهی خرم و دلنشین است . مخمل کوه را به علت پوشیده بودنش از گل سنگ به این نام می خوانند. از این تنگه شاه راه درجه یک و آسفالته ای دشت زیبا و سرسبز الشتر و دلفان را از راه هرسین به کرمانشاه منتهی می کند . دشت الشتر به فاصله 40 کیلومتری شهر خرم آباد قرار دارد و به علت آب و هوای معتدل و وجود دشتهای سبز و مناظر طبیعی از نقاط بسیار جالب و دیدنی است که از راه آسفالته برای رفتن به آنجا نیم ساعت وقت لازم است . فرآورده های دامی در الشتر فراوان وتنگه کهمان در دامنه کوه گرین و رودخانه آن با درختان جنگلی از بدایع طبیعت است .


2- گردشگاه جنگلی نوژیان: در جنوب شرقی خرم آباد به فاصله تقریبآ 40 کیلومتری بر بالای کوه تاف قرار دارد . در کوه تاف انواع گیاهان دارویی میروید و طبیعت و آبشار زیبای آن براستی دیدنی است .راه تاف آسفالته و قسمتی خاکی اما خوب است . این راه تا ایستگاه کشور ادامه میابد .


3- گردشگاه گوشه یا شهنشاه: در جنوب خرم آباد دره ای است مصفا و پوشیده از باغهای انار و انجیر. بقعه شجاع الدین خورشید نخستین اتابک لر کوچک نیز در این محل قرار دارد و علت شهنشاه نامیدن آن نیز به همین سبب است . گردشگاه در حدود 20 کیلومتری خرم آباد و بر سینه کوه هشتاد پهلو واقع شده . دیدگاه وسیع دشت کره گاه و دره خرم آباد و پیج و خم های رودخانه و دامنه های سفید کوه و کوه یافته هر رهگذری را به توقف و نظاره وامیدارد.


4- غار کوگان و دژ چشمک: در شمال تنگه چشمک و در مسیری که از منطقه میان کوه و جنگلهای انبوه آن می گذرد و در جنوب شهر پلدختر به جاده سراسری منتهی می شود ، دژ کهن و چشمک که از آثار آغاز دوره صفوی است دیدن دارد .در شرق این دژ راهی روستایی به دهکده و تنگه زیبای کوگان می رسد.در دره و بر سینه جنوبی کوه (غاریا) بقایای دژ سنگی و دو طبقه کوگان قرار دارد که ظاهرآ از آثار اشکانیان است .


غارهای منطقه میان کوه اغلب زیستگاه دوره پارینه سنگی بوده است .گورستان باستانی و کهن دهکده چشمک نشانه های فراوانی از دوره های فرهنگی گوناگون را داراست .این راه تا پیش از سلطنت پهلوی و ایجاد راه سراسری راه کاروان رو خرم آباد به دزفول بود که از کوهستانی پر نشیب و فراز می گذشت.


در دوره صفویه در هر منزل راه – از هر پنج فرسنگ و یا 30 کیلومتر کاروانسرایی ساخته شد که اسامی آنها در مسیر راه باستانی خرم آباد به اندیمشک و دزفول عبارت است از : گوشه ، چشمک ، قلعه نصیر ، اوسر ،میش ون ،رزه و چارتا .


5 سراب چنگایی: و نیلوفر های آبی آن از جمله دیدنیهای منطقه است . ریشه گلهای نیلوفر این سراب در سال 1131 هجری قمری به دستور علی مردان خان والی لرستان از سراب نیلوفر کرمانشاهان به این منطقه آورده و کشت شد .


6- مجموعه دیدنی سراب کیو : شامل دریاچه ،فضای سبز و امکانات تفریحی برای کودکان بوده و چشمه آن تقریبآ 9 ماه از سال دارای آب است . از اواخر اسفند زایش سراب شروع میشود و آب در حد نهری بزرگ ار آن بیرون می آید . آب در سطح وسیع و قیفی شکل چشمه که نزدیک 5 متر گودی دارد کبود یا آبی تیره دیده میشود و به همین علت آن را کیو یا کبود آب می گویند .


7- باغ کشاورزی: گردشگاهی دلپذیر است . این باغ از پدیده های دوران تازه است و نزدیک به چندین دهه از عمر آن می گذرد . در مرکز اداری باغ که محل تحقیقات کشاورزی است نهالهای میوه وجود دارد.


8- خلدبرین : در شمال شهر ، در پای مخمل کوه و در کنار چشمه آب و چنارهای کهن قرار دارد. منظره شهر و دشت و دره خرم آباد از این نقطه دیدنی است .


9- دژ شاپورخواست: یا فلک الا فلاک از بناهای کهن شهر است . به روایت تاریخ این دژ اولین بار به دستور شاپور اردشیر ساسانی ساخته شده و نام آن از نام باستانی شهر شاپورخواست گرفته شد.


در کاوشهای به عمل آمده پایه ها و پی های قدیمی تری یافت شد که هیچ ارتباطی با ساختمان کنونی نداشته است. قدیمی ترین کتاب که در آن از شاپورخواست یاد شده ( مجمل التواریخ و القصص)


به تصحیح شادروان بهار است . این دژ در فراز و نشیب روزگاران حکمرانی فرمانروایان متعددی را شاهد بوده است ، چند بار به ویرانی کشیده شده و هنگام آبادانی بیشتر مرکز نگهداری گنج ها و خزانه شاهان و فرمانروایان بوده است .


در سال 404 هجری قمری و زمان سلطنت دیلمیان ثروت و غنیمتی که در اختیار خاندان (حسنویه) بود از این دژ به دست آمد .روایت است که برای حمل غنایم هرچه چهار پا بود پر بار کردند و به جانب بغداد بردند.


زمانی که شاپورخواست متروک و شهر تازه ای بنا شد آن را( قلعه خرم آباد )نامیدند. یورش ستمکارانه صاحب قران خونخوار تیمور در کتاب (ظفرنامه) چنین گزارش شده است :(...روز سیوم به فیروزی و خرمی به خرم آباد رسید...صاحب قران کامکار یک شب به سعادت آنجا بگذرانید و روز دیگر به جهت محاصره قلعه خرم آباد جماعتی از سپاه را تعیین فرمود...) در یورش تیموری شهر و قلعه زیانهای فراوانی دید که باز تعمیر و ترمیم شد .ظاهرآ نام( فلک الافلاک) از دوره قاجاریه روی آن گذاشته شده است. این دژ بر روی تپه ای در کنار شهر قدیمی واقع شده و از زیر تپه و دژ چشمه های بزرگ آب جریان دارد. یک چشمه یا سراب در دامنه شرقی و یک چشمه بزرگ و چند چشمه کوچک در دامنه شمالی تپه و دژ جاریست و هم اکنون آب آشامیدنی بخشی از شهر از این چشمه ها تامین میشود .


اطراف و دامنه دژ در دوره قاجاریه به دستور محمد علی میرزا دولتشاه حاکم لرستان باغی ایجاد شد که آنرا (گلستان ارم ) نامیدند.هم اکنون نیز چشمه ساران و باغ دژ را (گلستان) می گویند.این محوته بزرگ و مشجر تا سال 1356 پادگان نظامی بود و اینک دانشگاه لرستان در آن استقرار یافته که آن هم توسط میراث فرهنگی لرستان خریداری شده و هنوز کاملآ تخلیه نشده است.این دژ بارویی با 12 برج داشته که به روایتی بر اساس یک محاسبه نجومی بنا شده و هر برج در هر ماه شاخص نیم روز و حرکت خورشید بوده است . از آن بارو تنها یک برج در سمت غربی تپه باقی مانده که اکنون هم به دوازده برجی مشهور است .


در این دژ یک کتابخانه ،یک نمایشگاه از سنگ نوشته ها و سنگ گورهای قدیمی به جا مانده از قرن پنجم هجری به بعد ، موزه مردم شناسی استان شامل لباس ، فرش دستبافتها و صنایع و وسایل زندگی روستایی ایجاد شده و موزه اشیاء باستانی نیز در کنار آن میباشد که در حال حاضر قابل بهره برداری و نمایش نیست .


از مفرغ های لرستان و مفرغ های مشبک و کتیبه دار از دوره سلجوقیان تا قاجاریه نیز نمونه های ارزشمندی را در این موزه می توان سراغ گرفت . ( تعدادی از اشیاء غار تاریخی کلما کره هم در آن موجود است).


10 –گرداب سنگی: اثری است از دوره ساسانی و نام محلی آن (گردوبردینه ) است. گرداب سنگی چشمه آبی است که تقریبا 9 ماه از سال آب دارد و از اواخر اسفند ماه پر آب تر می شود. در بهار آب چشمه فراوان و در پائیز کم آب است آب را با بستن دریچه شرقی آن از مسیر نهری که هنوز آثار آن باقی است به دره بابا عباس میبرده اند.این گرداب در غرب شهر و در محلی به همین نام واقع است.


11- بقعه امام زاده زید ابن علی در وسط شهر قدیمی و در محله ای به همین نام قرار دارد .به باور مردم بقعه محل دفن امام زاده زید ابن علی بن حسین (ع) است.نخستین بار (ابو نجم بدر حسنویه )


در سال 404 هجری بر روی این مزار بقعه ای ساخت و هم اکنون سنگ نوشتهای به خط کوفی خرطومی با قید تاریخ بنا در این مکان باقیست. در سال 1117 بقعه به دستور علی مردان خان پسر حسین خان والی لرستان به وسیله معماری به نام حاج ابراهیم اصفهانی تجدید بنا شد.در سال 1307 هجری قمری شخصی به نام حسین فرزند جهانگیر بقعه را تعمیر و بخشهایی از آن را تجدید بنا کرد.وی همچنین دو گلدسته مدور برای بقعه ساخت. تاریخ این دو تجدید بنا و تعمیر انجام شده بر روی قطعه سنگی مرمر به رنگ یشم کنده و بر بالای در ورودی کار گذاشته شد . در تعمیرات اخیر این کتیبه سنگی به انبار بقعه انتقال یافت . البته در ورودی بقعه که چوبی و بسیار نفیس است توسط استاد جمال الدین اصفهانی در سال 950 هجری قمری ساخته شده است.


12- مسجد جامع خرم آباد : مسجد جامع خرم آباد در سال 1070 هجری قمری توسط( شاه پرور سلطان ) دختر (آغوربیک) و همسر شاه رستم ، اتابک لر کوچک ساخته شد. مسجد در سال 1110هجری قمری به دستور شاه سلطان حسین صفوی تعمیر شد و سنگ نوشته مربوط به این فرمان هم اکنون در بخش سنگ نوشته های تاریخی دژ شاپورخواست نگهداری می شود. یک بار نیز خدایی خان حسنوند جد اعلای طایفه حسنوند در دوره کریم خان زند و یکبار هم به وصیت ملا محمد تقی خرم آبادی ، شخصی به نام زکی خان به تعمیر مسجد همت گماشت.


13- بقعه بابا طاهر : در محله ای قدیمی به همین نام در نزدیکی جنوب غربی دژ شاپورخواست قرار دارد. سبک اصلی بنا قدیمی است و آن را به شاعر و عارف بزگ ایران بابا طاهر نسبت می دهند. در سمت غربی بقعه زاویه ای است که آن را قلندر خانه می گویند.


14- پلهای خرم آباد :قدیمی ترین پل خرم آباد از آثار دوره صفویه (زمان شاه سلطان حسین )است این پل 20 چشمه دارد که غیر از موج شکنها بقیه آجر است . از میان پل سنگ نوشته ای رمز گونه به دست آمده که هم اکنون در بخش کتیبه ها نگهداری می شود.


پل خرم آبادی دومین پل بزرگ واقع در جنوب شهر است که ساختمان آن به هزینه شخصی شادروان علی عسگر خرم آبادی از معاریف شهر در نهم اردیبهشت 1333 شمسی آغاز شد و کار احداث و اتمام آن دو سال و نیم طول کشید. طرح و نقشه و نظارت ساختمان پل از شادروان معمار یوسف فشنگچی بود. بسیاری از پلهای مسیر راههای لرستان از کارهای این معمار به نام است.


15- معبد مهری : در جنوب غربی شهر به فاصله 8 کیلومتر سمت راست جاده خرم آباد به کوهدشت در دره باباعباس که اکنون منطقه ممنوعه نظامی است. در سینه کش کوه ودر قسمت آغازین سفید کوه دخمه ای در دل کوه کنده شده است. دخمه در اطراف خود چند ستون و چهار دیوار سنگچین شده دارد . در غرب دخمه بر بلندی تیغه کوه از طریق پله های سنگ چین شده میتوان به سطح نسبتآ بازی رسید که شباهت فراوانی به قربانگاه دارد بلندی این نقطه تا دامنه دخمه 20 متر است . زائران دخمه را فقط زنان تشکیل می داده و مردان حق ورود به آنرا نداشته اند. ظاهرا این دخمه و مجموعه آن به اعتقادات آئین مهر مربوط می شود و معبدی برای پرستش مهر بوده است. در دره بابا عباس مزار دیگری وجود دارد که ظاهرا مدفن ماما جلاله مادر شاه خوشین پیشوای بزرگ اهل حق باشد.


16- بازار سر پوشیده یا کاروانسرای میرزا سید رضا : این بازار در سال 1301 هجری قمری بوسیله میرزا سید رضا که اصالت تفرشی دارد ساخته شد. میرزا سید رضا مستوفی حکومت بود و بعد از مدتی به نایب الحکومه ای رسید . این بازار که سالها مرکز داد و ستد و فعالیتهای اقتصادی با شهر های دیگر به شمار می رفت دارای دو راسته شرقی با 24 دهنه دکان و راسته شمالی شامل 16 دهنه و محوطه و صحن بارانداز با 24 دهنه دکان است. هم اکنون تمامی این بازار در اختیار زرگرها و مرکز خرید و فروش طلا است.


17- پادگان سابق ارتش یا گلستان ارم دوره قاجاریه : اکنون به دانشگاه لرستان واگذار شده و یکی از نقاط دیدنی و پر طراوت شهر خرم آباد است . ( این مکان نیز در اختیار میراث فرهنگی لرستان گذاشته شده است ).


  



******************************************************************


 


مطالبی که تا کنون ذکر شد همه نشانگر این مطب است که شهر خرم آباد با تاریخچه و گذشته تاریخی و کهن که در هر دوره از زندگی مردم و حکومت حکمرانان و دولتهای مختلف را به خود دیده و همواره مرکزی برای رشد و نمو مردم و پیشرفت تمدن استان بوده است و نقش موثری در فرهنگ مردمان این دیار داشته، در دوره معاصر و سالیان اخیر با وجود داشتن استعدادهای فروان در زمینه های علمی ، فرهنگی ، هنری و سایر موارد همیشه مورد کم لطفی مسئولین قرار گرفته و سهم واقعی خود را از تغییرات و پیشرفت زمانه را نگرفته و با وجود ذخایر عظیم و فعال نیروی جوان و پر شور و منابع طبیعی غنی و فروان همچنان در شمار شهر های محروم قرار دارد . با توجه به نرخ بالای بیکاری در این شهر میتوان آینده نا مطلوبی برای آن پیش بینی نمود که خود جای بحث و نگرش کاربردی فراوان دارد .


 *توجه به نیروی عظیم جوانان ، تربیت استعدادهای نهفته ، ایجاد مراکز صنعتی


 برای جذب نیروی کار و کم کردن آمار بیکاری ، توجه به رشد فرهنگی و مسائل اجتماعی ، تقویت اقتصادی بازار شهر با جذب سرمایه های سرمایه گذاران خارج از استان یا خارج از کشور ، توجه ویژه به صنعت پر بار توریسم و فراهم نمودن امکانات لازم برای آن و فرهنگ سازی در این زمینه ،ایجاد امنیت برای گردشگران و تامین رفاه آنان می تواند آینده درخشانی را برای شهر ما ، خرم آباد که بی اغراق می توان آن را از اولین جایگاه ها و خاستگاه بشر نامید پیش بینی کرد .*


 


به امید روزهای خوش برای شهرم *خرم آباد *


 


 منابع:1- آثار باستانی لرستان جلد اول تالیف :حمید ایزدپناه چاپ دوم جلد 1 فصل چهارم بخش اول از صفحه (64 – 60 ) چاپ انتشارات نقش جهان سال انتشار 1363 .


 2- خرم آباد شناسی تالیف:سید فرید قاسمی. (جلد 1 صفحه 76   96 – 94) جلد دوم (15 – 14 )


 ( 35- 34 ) (56- 54 ) چاپ انتشارات افلاک 1378 .


3- شناخت شهرهای ایران ،مولف :عبدالحسین سعیدیان از صفحه( 386-380 ) چاپ اول سال انتشار 1379 انتشارات علم و زندگی .

تاریخ لرستان

تاریخ سکونت در خرم آباد


شهری که امروزه به نام خرم آباد نامبردار شده‌است، از نخستین سکونت گاهای مردم ایران به شمار می‌رود. غارهای مسکون دره خرم آباد (غارهای کنجی، یافته، پاسنگر، گراجنه، اشکفت قمری و...) حاوی آثار زندگی انسان غار نشین در دوره‌های موسترین، بارادوستی و زارزی است و «بنابر تاریخ گذاریهای از را آزمایش رادیو کربن در غار کنجی (واقع در دره خرم آباد لرستان)قدمت آثار از 40 تا 50 هزار سال است». گزارش و نتیجه پژوهش و بررسیهای دکترفرانک هو استاد دانشگاه رایس[5] آمریکا و همکارش، فلانری و دیگر پژوهشگران همراه ایشان که در سالهای 1342 و 1343 خورشیدی در لرستان انجام گردید و به سال 1967 در امریکا نشر یافت (دوره پیش از تاریخ در جنوبغربی ایران «لرستان»، ص 4)در بردارنده اطلاعات ارزنده‌ای از دوره پیش از تاریخ خرم آباد است. فرانک هول می‌نویسد: «بهترین اطلاعات ما راجع به سکونت و نحوه امرار معاش انسانهای اواخر پلاستوسن {دوره چهارم زمین شناسی } مربوط به دره خرم آباد لرستان واقع در جنوب غربی ایران است. دره خرم آباد به درازای 15و پهنای 10کیلومتر بین کوههای آهکی که به موازات هم کشیده شده‌اند و در ارتفاع 1170 متر از سطح دریا واقع شده‌است. کوههای اطراف آن به صورت یک منبع ذخیره آب در آمده‌اند. دره خرم آباد دارای چشمه‌های آب خنک و تعدادی غار است. به هم فشردگی این دره و وجود غارهای متعددی که به وسیله انسانهای پیش از تاریخ اشغال گردیده، سبب شد که ما این دره را مرکز تحقیقات مربوط به دوره پالئولیتیک میانه دیرینه سنگی قرار دهیم. تا کنون ما 17 محل از اقامتگاههای انسانی دوره دیرینه سنگی را در این دره یافته‌ایم آنچه مسلم است این است که با تحقیقات بیشتر می‌توان محلهای بیشتری پیدا نمود. از این 17 غار، دست کم 5 غار از انها مربوط به دوره دیرینه سنگی بوده و شامل تمدن موستری [ دوره میانه دیرینه سنگی ] و متجاوز از شش غار دیگر متعلق به دیرینه سنگی فوقانی و شامل تمدن بارادوستی است، 2 غار دیگر نیز مربوط بهپایان دیرینه سنگی فوقانی و شامل تمدن زارزی بوده شاید شش غار دیگر نیز مربوط به دیرینه سنگی فوقانی باشند.آثار خرم آباد حاکی از سکونت دامنه دار و مداومی در زاگرس هستند.فرانک هول « 13مورد تاریخ یابی به وسیله رادیو کربن از آثار دیرینه سنگی در دره خرم آباد» انجام داده ایت که «دو مورد مربوط به دوره موستری و 11 مورد مربوط به مرحله، بارادوستی بوده، 2 مورد نمونه موستری از لایه زیرین غار کنجی به دست آمده و تاریخ آن متجاوز از 40 هزارسال» است و «نمونه بارادوستی به دست آمده از غار یافته بین 21 هزار تا 40 هزار سال پیش تاریخ گذاری شده‌اند» فرانک هول «به علت وفور محلهای دوره دیرینه سنگی دردره خرم آباد به یک دسته بندی موقتی از محلهای مسکونی» به شرح زیر دست یافته‌است : «1-اقامتگاههای فصلی که احتمالا به وسیله 1 یا 2خانواده پدر سالاری در مدت کوتاهی و یک فصل از سال اشغال می‌شده‌اند.2- اقامتگاههای کشتار که به وسیله گروهی از شکارچیان برای یک یا دو روز اشغال می‌شده‌اند که بین 40 هزار تا 100 هزار سال قبل از میلاد مسیح مورد استفاده بوده‌اند.3- اقامتگاههای موقتی که شکارچیان برای لحظاتی کوتاه جهت برررسی وضع شکار یا ساختن ابزار سنگی در آنجا توقف نموده و معمولا پس از ترک کردن دیگر به آنجا مراجعه نمی‌نمودند» وی در ادامه پژوهشهای خود «در دره خرم آباد به محل اردوگاههای شبانی که مربوط به 6000 تا5800 سال پیش از میلاد مسیح» بوده‌اند، دست یافته و نتیجه گرفته‌است که بین 45 هزار تا 38 هزرا سال پیش از این مردمانی غار نشین در این دره سکونت داشته‌اند که گاهی برای شکار غذایی اصلی خود کوچ می‌کرده‌اند.دیگر آثاری که از هزارهای پیش از میلا مسیح در این سرزمین به جای مانده‌اند حکایت از زیست اقوام و تأثیر مردمان و فرهنگ ان بر فرهنگ ایران باستان دارند. پیشرفت آنان به ویژه کاسیها – قدیمی ترین ساکنان و حکام آریایی این دیار که 576 سال بر بابل حکومت کردند – باعث اعجاب جهانیان شده‌است، و به همین دلیل لرستان را«مهد تمدن مفرغ (برنز)» نامیده‌اند.اما در تواریخ نام عیلامیان به عنوان نخستین دولت که به طور منظم بر لرستان حکومت کرده‌اند ثبت شده‌است



ازمناطق لرستان امروزی و ارتفاعات آن بسوی قسمت هائی که نواحی آغازین بین النهرین (میان رودان) را در بر میگیرند، از شروع قرن بیستم به این سو، هزاران قطعه برنز(مفرغ) باستانی بدست آمده است. قطعات نمایشگاه "برنز لرستان، اسرار قدیم آیران" از کلکسیون های عمومی و خصوصی تشکیل شده اند. تعدادی از این آثار در تحقیقات باستانشناسی بدست آمده ولی قسمت اعظم آنها از منابع غیررسمی (غارتگران) خریداری شده اند. شامل 230 قطعه از هزاره سوم تا هزاره اول پیش از میلاد میباشند.
این آثار بی نظیر و بی سابقه، نشان دهنده غنای فرهنگی و تکنیک بالای صنعت ریخته گری در هزاره های پیش از میلاد در این منطقه میباشند که در سالهای 1930 هیجان بسیاری در میان دوستداران آثار باستانی بوجود آوردند.
شاید بتوان گفت که ویژه ترین این آثار، متعلق به عصر آهنII، با پیکرنگاری (iconographie) متفاوت، مانند: موجودات چند گونه نیمه انسان و نیمه حیوان، موجودات افسانه ای-اسطوره ای هستند.
این اشیاء بی نظیر نشانگر هنری هستند، که در طول هزاره ها در سایه بسر میبرده. برای اولین بار در سال 1960 در اثر تحقیقات باستانشناسی در منطقه، گوشه ای از این پرده تاریک کنار زده شد.
نمایشگاهی که در موزه"سرنوشی" پاریس برپاست (4 مارس تا 22 ژوئن 2008)، کوششی است با کمک دو تن ازبهترین متخصصین معماری باستانی آقای "ژان پیئر کروسُن"
(Jean-Pierre Crusson) و خانم "وِرُنیک بَرنئو" (Véronique Barnéoud) وسعی در افکندن شعاع نوری در پس این پرده تاریک دارد.

تاریخ کلکسیون ها و تحقیقات
منطقه لرستان در قسمت میانه رشته کوه های زاگرس واقع است. دره هائی عمیق ارتفاعات را از هم جدا می کنند و این
دره ها هر کدام ار طریق راه های صعب العبور و گردنه هائی اغلب مملو از برف با هم ارتباط دارند.
منطقه پشتکوه در غرب زاگرس(استان امروزی ایلام) با حصار بلندی های کبیرکوه وبسوی مناطق آغازین بین النهرین قرار دارد.
منطقه پیشکوه با راه هائی قابل دسترس تر، چراگاه ها و مراتع پهناوربرای دام ها در شرق زاگرس و رودخانه سیمره گسترده است.
در اوائل سال های 1930 به ناگهان اشیاء برنزی عجیب و زیبائی در بازارهای مختلف عتیقه یافت شدند که تشابه بسیاری با هم داشتند. کارشناسان از این شباهت ها نتیجه گیری بعمل آوردند که این اشیاء مربوط به یک تمدن هستند.
در آن دوران از قول روستائیان و فروشندگانی که این اشیاء را در قبور می یافتند، نام منطقه لرستان بر سر زبان ها افتاد و از آن زمان به بعد این اشیاء بین کلکسیونر ها نام برنز لرستان را به خود اختصاص دادند.
بخاطر اشتیاق کلکسیونر ها و تشویق آنان، تحقیقات اعلان نشده ای در نقاط دور افتاده و دور از دسترس محققین رسمی در لرستان اغاز شد و همین کارها باعث رونق بیشتر حفاری غیر مجاز توسط روستائیان و رونق بازار کپی برداری نیز شد.

از سوی دیگر، کاوش ها وتحقیقات رسمی باستانشناسان از سال های 1960 آغاز شد و تا انقلاب 1979 ادامه داشتند. آگاهی هائی که ما امروزاز هنری فراموش شده به نام برنزلرستان بدست آورده ایم، نتیجه این تحقیقات میباشند.
در این تحقیقات مجموعه بسیار وسیعی از کارهای فلزی در لرستان پیدا شدند که تاریخ پیدایش آن ها به 650 تا 3100 پیش از میلاد باز میگردد.
محققین اشیاء مربوط به تاریخ 750-1150 ق.م را به عنوان قطعات نموداری
(Bronze Canonique) طبقه بندی میکنند زیرا این دسته از یافته ها را نمون? بارز و استیلیست این منطقه ارزیابی میکنند.
متاسفانه، محققین تا کنون نتوانسته اند هیچگونه متن، تعریف، تعبیرو یا سندی از نگاره های ترکیبی و متعدد کار شده روی آثار برنز، که یقینأ از اعتقادات، باور ها و یا افسانه ها و اسطوره های مشترک مردمان ساکن در این مناطق برآمده اند، بدست آورند.


 

عصر برُنزI
- پشتکوه، عصر برُنز I-II
تیم باستانشناسی بلژیکی به سرپرستی آقای" لوئی واندِنبرگ" (Louis Vanden Berghe)، تحقیقات خود را در منطقه پشتکوه متمرکز کرده بود. " واندنبرگ" می گوید: "به نظر میرسد که منطقه پشتکوه در نیمه دوم هزاره چهارم قبل از میلاد(عصر برنزI)1 یک منطقه کویری بوده است. آثار یافت شده از دوران برنز میانی(عصربرنزII) نشان می دهند که در این دوران مردمانی که کوچ میکرده اند در این منطقه زندگی می کرده اند. نقش و نگار های کار شده بر روی سفال ها و برنزهای مربوط به این دوره حاکی از آن است که در بخش شمالی پشتکوه ارتباط و در نتیجه تاثیر پذیری از فرهنگ بین النهرین وجود داشته است. این ارتباط میتواند به دلیل کنترل سیاسی کمتر در بخش شمالی و یا پیمان ها و تماس های خاص بوده باشد".

عصر برُنز III
از دوران متأخر برنز هنوز اطلاعات داده به حدی نیست که بتوان تاثیرات و یا تحولات خاصی را تعیین کرد. در این دوران هنوز تاثیر هنر بین النهرین به چشم میخورد.

- پیشکوه
تحقیقات در منطقه پیشکوه نشان میدهد که مردمان این ناحیه در یک محل ساکن بوده اند. جالب توجه اینکه آثار سکونت تا دوره های بعدی یعنی دوران آهن رفته ،رفته کمتر شده و جای خود را به کوچ نشینی می دهد.



گورها
گورستان های میانه هزاره سوم، اکثرأ دارای گور های دست جمعی هستند. این گور ها دارای بنائی به طول 8 تا 16 متر، عرض 7,1 تا 3 متر و عمق 2 متر هستند.تنها در یک گورستان از این دوره در محوطه باستانی "بنی سرمه" (Bani Sorme) دیده شده که این گورستان دارای گور های انفرادی و بسیارمتمایز است. کناره های گورهای "بنی سرمه" از سنگ آهکی تشکیل شده اند، کف آن ها از خاک سفت و سقف آنان از سنگ های صاف دوشیبه که در برخی موارد وزن آن ها به ششصد کیلو میرسد، پوشیده می شده است. بنظر می رسد، هر گور دست جمعی برای افراد یک فامیل در نظر گرفته میشده است. در اواخر هزاره سوم این سنت به مرور از میان رفته است. 63 گوری که از دوران های بعدی در سایت"میرخیر"(Mir Kheir) اکتشاف شده اند، همگی انفرادی هستند. شاید جالب توجه باشد اگر اضافه کنیم که تمامی این گور ها به طور کلی به موازات کوه های زاگرس، با سمت و سوی شمال-غرب و جنوب-شرقی تعبیه شده اند.



عصر آهنII
کشفیات باستان شناسی عصرآهن بیشتر در منطقه پشتکوه توسط گروه آقای" لوئیس واندنبرگ" انجام شده. آثار یافت شده در پشتکوه تاثیر پذیری فرهنگی از "بابل" را مشخص میکند اما این تاثیر پذیری در دوران 1150 برای مدتی طولانی پایان می یابد. در این دوران آثار بدیلی در منطقه پشتکوه بوجود میاید که ویژه گی خاص خود را دارد و نشانگر هنر عصر آهن همین منطقه است. محققین این آثار را، آثار نموداری می نامند.
برای پایان یافتن تاثیرات فرهنگی بین النهرین در منطقه پشتکوه میتوانسته دو موضوع موثر واقع شده باشد: جنگ شاه عیلام "شوتروک-ناهونته" (Shutruk Nahunte) با بابلیان و همچنین خشکسالی سختی که در همان دوران در خاور میانه پیش آمده.
در برنز های نموداری که در این دوران بوجود می آیند (1150-900 ق.م) استفاده از آهن در برنز ها برای ساختن زینت آلات، و اسلحه ها بمرور به چشم میخورد و فزونی میگیرد. همچنین طرح و فرم های کاراکتریستیکی و ترکیبی تری بوجود می آید.
در سال های 900 تا 750 پیش از میلاد هر دو فلز برنز و آهن برای ساختن اسلحه بکار برده می شدند. فرم خاکسپاری ها از گروهی (فامیلی) به انفرادی تغییر میکند.
از سالهای 800 پیش از میلاد به بعد با بوجود آمدن نمونه های جدیدی از سفال نقش و نگار دار، از تعداد برنز های نموداری کاسته میشود.
آثار یافت شده از سالهای 800 تا 650 پیش از میلاد نشان می دهند که رشد جمعیت رو به فزونی بوده و متعاقب با آن بر ثروت اجتماعات نیز افزوده شده است. فرم های جدیدی از سفال نقش دار و همچنین ساخت اشیاء با کمک دو فلز برنز و آهن به چشم میخورد. همچنین نشانه های روابط جدید با بین النهرین در آثار این دوران قابل توجه است. عمده قطعات نموداری بدست آمده از این دوره شمایل ها (idoles) هستند.



داده های باستان شناسی عصر آهن
در این دوره گورستان ها دارای گور های انفرادی، نزدیک به یکدیگر و با سمت و سوهای مختلف هستند.
تمامی این گورستان ها در کنار آب رود خانه ها و یا چشمه سارها قرار دارند.
محققان در قبرستان "بردی بال" (Bard-i Bal) و "کتل گل گل" (Kutal-i Gul Gul)،شمایل هائی با تصاویر بز، همچنین تبر زین های گوناگون با نقش دست و انگشتان و قطعات و ظروف برنزی دیگری از عصر آهنII و III یافته اند که همگی از آثار نموداری برنز لرستان هستند.
در این دوره گور ها با سنگ های آهکی به شکل چهار گوش و با زاویه های گرد شده ساخته شده اند. روی گورها با سنگی صاف و افقی پوشیده شده.
در اواخر این دوره، گورها شکل بیضی به خود گرفته اند، دیوارهایشان سنگی است و سقفشان با سنگی صاف پوشیده می شده است. در سایت "چامازی موما" (Chamahzi Mumah) دور گور ها سنگ چین شده اند.





برنز های نموداری 1150-750 ق.م. :



اسلحه ها: با تیغ های منحنی و با دسته هائی فرم داده شده به شکل پنجه انسان و اشکال حیوانات. دیده می شود که بمرور زمان،بدلیل وقوع جنگ ها، اسلحه های بزرگتری ساخته شده اند.




روکش ترکش: با نقش و نگارهندسی ( یافت شده در گورستان ورکبود war kabud) یا نقش نموداری لرستان (از منبع غیررسمی).





دهن? اسب: معروفترین قطعات یافت شده نموداری برنز لرستان، قطعات تکمیل کننده قست سر لوازم اسب می باشند.
متن های بین النهرینی شهادت مستندی از رام کردن اسب و سوار کار بودن مردم اطراف بابل و ارابه دو اسبه از عصر آهن به دست می دهند. همچنین این اسناد به ما خبر می دهند که مردمان غرب ایران از آغاز هزاره اول پیش از میلاد بواسطه پرورش اسب شهره بوده اند. اهمیت این مورد بخصوص پس از بوجود آمدن سپاه سواره رو به افزایش گذارده است.
دهنه های اسب که در تحقیقات رسمی پیدا شده اند، عمدتا در گورها و همراه مردگان به خاک سپرده شده بودند. این دهنه ها به تمامی دارای وزن و اندازه قابل توجهی هستند و آثار سائیده گی بروی آنها نشان میدهد که مورد استفاده قرار گرفته اند. محور اصلی نقوش این قطعات موجودات چند گونه یا انسان هائی هستند که بر حیوانات ساطه دارند.



سنجاق ها: با نگاره های پر کار و متفاوت. بنظرمیرسد که بعنوان زینت استفاده میشده اند. سنجاق هائی که از تحقیقات رسمی به دست آمده اند، همگی در سایت "سرخ دم" (Surkh Dum) پیدا شده اند.
تحقیقات در "سرخ دم" نتیجه برنامه تحقیقاتی بود که آقای "اریش اشمیت" (Erich Schmitt) محقق و باستان شناس پس از افزایش فروش برنز لرستان در سال 1938 آغاز کرد. آقای "اشمیت" محل ساختمانی را پیدا کرد که از نظر او محل عبادت است. در میان اتاق اصلی این ساختمان باقیمانده یک ساختار آجری با محلی که پر از خاکستر و استخوان حیوانات بود وجود داشت. امکان داده می شود که این ساخته آجری پایه یک ستون باشد. اشیاء برنزی و در کنار آنها سنجاق هائی که "اشمیت" به آنها دست یافت در داخل سوراخ های دیوارهای این ساختمان قرار داده شده بودند. به نظر "اشمیت" این سنجاق هابرای ادای نذر و نیاز و خواسته در داخل سوراخ های مخصوص این کار در دیوار ها قرار داده شده اند این یافته ها بسیار مهم بودند ولی برای اولین بار در سال 1989 به آگاهی عموم رسانده شدند.
نقش های محوری سنجاق های پیدا شده در "سرخ دم"، باروری زنانه، افزونی محصول و سلطه بر حیوانات هستند.
تعداد دیگری از سنجاق ها که از منبع غیررسمی بدست آمده اند، طرح هائی متفاوت از موتیو های سنجاق های بدست آمده از "سرخ دم" از لباس ها و آرایش مو، انسان ها و حیوانات را نشان میدهند.






شمایل ها ( idoles): بنظر می آید که ساخت این فیگور ها و شمایل ها در طول زما
ن از ساده ترین طرح ها به ترکیبی ترین و پر نقش و نگارترین طرح ها تکامل یافته اند.



شمایل ها دارای سه نوع موتیو هستند:
• موتیو حیوانات مانند بز، گربه سانان (گورستان بردی بال Bard –i bal عصر آهن I-II).
• موتیواشکال انسانی که در مرکزو بین دو حیوان قرار دارند (سایت تل تولبانTaltulban عصر آهن III).
• شمایل های انسانی به فرم استوانه.


 



ساغرها: ساغرهای برنزی منطقه پیشکوه مربوط به عصر آهن II و III

با لوله ای بلند برای ریختن مایعات بنظر پیشگامان همین دست ظروف از نوع

سفال باشند.


غُرابه ها: این دست از ظروف گروه مهمی را تشکیل می دهند. در حالی که منبع آنان به درستی مشخص نیست.

دارای نقوش دقیق و استیل بسیار مشخصی هستند. موتیو های آنان غالبا صحنه های عمومی، شکار، ضیافت و موجودات چند گونه را تشکیل میدهند که بیشتر یاد آور هنر آشور و بابل (هم زمان با عصر آهن II و III در ایران) می باشد. برخی از این غرابه ها دارای خط میخی هستند.


شایان ذکر است که تا کنون چنین ظروفی در بین النهرین یافت نشده اند.



1) عصر برنز : 3300-1300 ق.م(خاورنزدیک)
عصر برنز I : 3300-2000 ق.م.- عصر برنزII : 2000-1600 ق.م.- عصر برنزIII : 1600-1300 ق


2) عصر آهن : 1300 تا 650 ق.م.(خاورنزدیک)
عصر آهن I : 1300 تا 1100 ق.م.- عصرآهن II: 1100 تا 900 ق.م.- عصر آهن III : 900 تا 650 ق.م

3) در سال های اخیر گروهی از محققین و باستان شناسان عصر آهن IV را که شامل دوره های تاریخی هخامنشی و اوایل اشکانی میگردد را نیز به این تقسیم بندی اضافه کرده اند.


 

 


نام  برخی از  مکان ها و لغات در لرستان


 و پیوند  آن با دیگر  زبانهای  آریایی


 


خورمووه  خورمآوه(خرم آباد)


از دو بخش «خور»(khor) به معنی خورشید و« موه» یا «ماوه»   به معنی «ماه» تشکیل شده و به محلی اتلاق می شده که در آن به وسیله خورشید ماههای سال را در قلعه شاپور خواست (12 برجی ) مشخص و به دیگران اعلام می کردند . برخی نیز واژه «خرمووه» را با تلفظ کنونی به معنی محل طلوع خورشید از پس کوههای سفیدکوه (جاییکه خورشید می آید یا می شود- خورمووه) و«خورمآوه» را  سرزمین خورشید وآب و آبادانی نیز می خوانند.



 


وروگرد ورویِرد (بروجرد)


از دو کلمه «ورو » ( که برخی معتقدند همان  «بر او» است ) به معنی «بهرام» و «گرد» (به معنی دایره یا شهر) تشکیل شده و به معنی « بهرام گرد» یا «شهر بهرام» می باشد (بعضی آن را به معنی « بر گرد او » یا «بر او گرد» یا همان «وروگرد» می دانند و معتقدند هنگام حکمرانی بهرام در لرستان ؛سپاهیان و مردم منطقه در بروجرد « برگرد او»  جمع شده و لذا وجه تسمیه بروجرد از براوگرد می باشد ) .


در اوستا بهرام به معنی « پیروزمند و کشنده دشمن » ابتدا بشکل verehragna  یا ورترغن بکار رفته و با توجه به اصل موجز شدن کلمات به مرور زمان  و تبدیل برخی از آنها در زبان شناسی ، حرف اول و آخر «ورتهرغن»   ( و- ن) به مرور زمان به (ب-م) تبدیل  و «ورهرام»  به «بهرام» مبدل شده است . «ورهرام» در گویش لری بصورت «ورو» تلفظ و بکار برده شده است . قلب «ن» به «و» در زبان لری بسیار متداول است ( « تهران» که در لری به آن «تیرو» گفته می شود) .


 توه باواس -  َبئـُس ( دخمه باباعباس)


در محل  چگنی  دخمه ای  به نام  بابا عباس است  که در گویش  لری بگونه توه باواس   َبئـُس Baos  تلفظ میگردد  و  به غلط  آنرا  بابا عباس  معنی کرده اند   ( با توجه  به   بررسی  های  بعمل آمده  همچین  قبری  در   این  منطقه و  معبد  مهری  وجود ندارد) این معبد   در ابتدای  سینه کش  سفید کوه  قرار  دارد  .  به  چندین   دلیل  معبد  بئس  بمعنی  بابا عباس  نمی باشد: نخست  آنکه  نام  عباس  ریشه اسلامی  دارد  اما   نام  محلی  َبئـُس ریشه اوستایی  دارد  .  در اوستا  َبئـُسی  بمعنی  بت پرستی   ذکر گردیده است  .  دوم  آنکه   در محل چگنی  و حتی  خرم آباد  به آن  منطقه  (توه َبئـُس) Tua Baos  گفته می شود  واژه توه  در  لهجه لری  بمعنی  توبه  می باشد  و  این دو کلمه  روی هم  توبه  بت پرستی  را می رساند ناگفته نماند  آئین مهر پرستی  چندین  هزار سال قبل  از  زرتشت  در ایران وجود داشته  و  به دوران  فریدون  شاه می  رسد  .  و بت  دگرگون شده  بودا  است  که در اوستا  بگونه َبئـُس ذکر  شده است .   


 اسبسو (اسپستان)


نام  دیگری که  ریشه  کهن  دارد  اسبسو  Asbeso  می باشد  و آن منطقه ای است  در نزدیک  جنوب خرم آباد  . این  نام در  او ستا  بگونه  ( اسپوستان) Aspo – Astana و به معنی  اسبستان  است  (جای اسب)  ذکر شده است  .


  ملاوی ، ملایر، مالمیر


ملاوی Melowi   به معنای  مال : سرزمین    آوی : آبی(  سرزمین  آبی )


 ملایر  از دو کلمه «مل» (mal = مال و خانه ) و «آیر» (Ayer= آتش ) تشکیل شده لذا ملایر (مال آیر ) را بدلیل داشتن آتشگاه بزرگی (از دو هزار سال پیش به این سو) به معنی سرزمین آتش ویا آتشکده خوانده یا نامیده اند. 


مالمیر Malmir   این کلمه لری بختیاری است   مال : سرزمین   میر : بزرگ  در لکی مال  به معنای خانه است


 زاگــــرس


بعضی معتقدند ریشه این نام اوستایی است. در زبان اوستایی زاگر Za-G"R" به معنای کوه بزرگ است. اما نظری که بیشتر مورد تایید است این است که این کلمه از نام مهاجران هند واروپایی ساکن در این منطقه معروف به زاگارثی/ساگارتی (Zagarthians/Sagarthians) گرفته شده. نام قدیمی این رشته‌کوه در زبان فارسی «پاطاق» و پیش از آن « کهستان »  و «پهله» بود.واژه «زاگرس» یا «زاگروس» از بیش از هشت دهه پیش و از اواخر دوره قاجار از طریق ترجمه آثار نویسندگان اروپایی (و بعضا از زبان یونانی) وارد زبان فارسی شده و سپس بر روی نقشه ایران نیز گذاشته شد. ظاهراً حسن  پیرنیا  اولین کسی است که واژه زاگرس را در حاشیه صفحه ? کتاب خود بنام « تاریخ ایران از آغاز تا انقراض ساسانیان» آورده است. او خود تاکید نموده که اروپایی ها چنین (یعنی زاگرس) نامند.


بعد از نوشته پیرنیا بارها به اشتباه از زاگرس به نام کوه یا دره نامبرده شد که برداشت نادرستی است زیرا واژه زاگرس بخش گسترده‌ای از شمال غربی تا جنوب شرقی ایران را با بیش از ??? نام از رشته کوه، دشت، دره، رود و شهر و بخش و روستا در استان‌های آذربایجان، کردستان، کرمانشاهان و اصفهان و خوزستان و بالاخره لرستان را شامل می‌شود.


 محمد  قزوینی در کتاب خود می‌نویسد: «زاگرس نام یونانی سلسله جبال غربی ایران مخصوصا بختیاری در غرب ایران است». دردانشنامه لاروس  از زاگرس به کوتاهی به‌عنوان نام دره‌ای که نفت‌خیز است ذکر شده است.


 دیاکف نیز در کتاب تاریه ماد خود در شرح حمله آشوری‌ها به پارسوا و نفوذ در خاک ماد به استناد کتیبه‌های خوانده شده می‌نویسد: «بطوری که در متن تصریح شده، آخرین نقطه لشکر کشی ظاهراً دژ مادی زاکروتی بود».


به استناد مطالب ذکر شده ریشه واژه زاگرس از زبان مادی یا اوستایی است و یونانی‌ها با افزودن «S» (س) به آخر آن این واژه را به شکل یونانی مبدل نمودند. لذا واژه زاگرس (همانند واژه بختیاری) هم نام کوه و دژ و هم ایل، قوم، قبیله و محلی از مادها بوده است.


 


افرینه(آبشار افرینه)


 Afrina یا افرینه  نام آبشار بسیار زیبائی در لرستان می باشد . واژه اَفرَنکه وَنت (afrangehvat) و همچنین اَفرَجیَمن (Afrajyyama) در اوستا به ترتیب به معنی « آب زا و آب دهنده » و « همیشه روان و خشک نشونده» بکار برده شده است .


 چگنــــی


نام منطقه ای واقع در غرب خرم آباد که شامل دهستانهای سرآب دوره ؛ ناوه کش و چگنی است .


در اوستا کلمه چَگ ( chag)  به معنی « جستجو کردن » آمده و واژه « چَگوَنه (chagvanh) به معنی کاوشکر و آرزو کننده بکار رفته است . واژه چَیَنگه (chayangah)  به معنی «آگاهی؛ آشتی و آرامش اندیشه » بکار برده شده است.


رش  رشنو رشوند


در مزدیسنان سه فرشته «مهر و سروش و رشن» به داوری روز واپسین گماشته شده اند . واژه «رش» در لکی و کردی به معنای «سیاه» بکار رفته است اما در منابع کهن این واژه به معنی «عادل و دادگر» می باشد 


یکی از طایفه های« دشی نو بیرانوند» بنام «رش»(Rash) و نام خانوادگی برخی از مردم در لرستان نیز « رشنو» می باشد . در اوستا و کتب پهلوی نام فرشته دادگستر رشنو  (Rashnu) ذکر شده و یشت دوازدهم اختصاص به وی دارد . روز هیجدهم هر ماه به نگهبانی این فرشته سپرده شده است.


 ویس ( ویسی یو،ویسیان ، ویس کرمی )


واژه «ویس»(veis) در اوستا به معنی اسم مکان  دهکده ؛ روستا و کوی و همچنین فعل «مطیع و سر بفرمان بودن» بکار رفته است . در نوشته های بیستون «ویس» (vis) به معنای« خاندان» و «عشیره» مورد استفاده قرار گرفته . در زبان روسی« وِس»(ves)  به معنی دهکده و مکان مسکونی  می باشد .   


  بالاگریــوه


منطقه ای واقع در بخش پاپی است .گریوه  اگر چه در زبان لری به معنی گریه و فغان می باشد اما در اوستا واژه «گریوه» (Griwa) به معنی گردنه (کوه) ؛ جای تنگ و باریک  و لانه جانور درنده ذکر شده است .


 ساکی سکوند و سپهوند


 ساکها (سکاها یا اسکیت ها) از قبایل ایرانی زبانی بوده اند که از قرن هفتم  قبل از میلاد تا قرون 4 و 5 بعد از مبلاد در آسیای میانه تا کرانه های دریای شمال و دریای سیاه زندگی می کردند و در  سنگ نوشته های  داریوش بزرگ  نیز نام چند  طایفه از آنها ذکر گردیده است قبل از استقرار سکاها در ناحیه کرانه دریاچه هامون (قرن دوم قبل از میلاد) ناحیه سیستان کنونی بنام «ذرانگیانا» خوانده می شد که بعد حضور سکاها بنام ایشان «سکستان» (سرزمین سکاها) نامیده شد. در قرون وسطی به این ناحیه «سجستان» و سپس به آن «سیستان» گفته شد.


یونانیان از این قبایل بنام «اسکیت » و «سرمت» یاد کرده اند. در سنسکریت از آنها بنام «شکا» (shaka) و در چینی بنام « سک» (sek- که بعدها تبدیل به «سی» (sai) شد) نام برده اند. سکاها ؛مادها و پارسیان باستان مشابهت های زبانی بسیاری داشته اند.


واژه «سگ» در زبان اوستائی و مادی بگونه «سپکه» (Spaka) و در پارسی باستان بنام «سکه» در زبان روسی «ساباکه» در تاتی «اسپا» و در طالشی «سپه» گفته می شود.


نام برخی از سرداران سکائی از نام سک یا سگ چون اسپاکا(Spaca) به معنی «سگ نر»  گرفته شده است . نام دایه کوروش بزرگ نیز «اسپاکو» (Spaco ) به معنی «سگ ماده»  بوده است  . برخی از نویسندگان فارسی واژه های سپاه و سگ را به معنی  شجاع و جنگجو  خوانده و آنها را یکی قلمداد نموده اند.


سکاها خود را آشکودا(ushkuda) می نامیدند و یکی از پادشاهان آنها بنام «پارتورا» در کشور «اشکوزا» حکومت می رانده است که بسیار شبیه اسامی و نامهای  اشکانی و پارتی است. اشکانیان خود را «کتک خوتای» (کدخدای) می نامیدند و این نام  را به معنی پادشاه بزرگ بکار می بردند. هنوز هم یکی از تیره های طایفه سکوند(سگوند) در لرستان بنام «کت خدا» معروف می باشند.


منابع :


1.       پیوند  واژه های  لری  با دیگر  زبان های آریایی، ایرج محرر


2.       تاریخ ماد، دیاکونوف  -ترجمه کریم کشاورز


?.       وبلا ک لرسو


بافت فرسوده خرم آباد

تخریب بافتها فرسوده شهر خرم آباد

خبرگزاری مهر: در حالی بافت فرسوده و حاشیه نشین مرکز لرستان به عنوان معضلی جدی همواره توسعه خرم آباد را تحت الشعاع قرار داده است که به نظر می رسد پس از سالها، آرزوی دیرینه ساماندهی بافت حاشیه نشین خرم آباد در حال عملیاتی شدن باشد.

به گزار خبرنگار مهر در خرم آباد، برای دیدن فقر، فلاکت، آسیب های اجتماعی، اعتیاد و ... جای دوری نیاز نیست که برویم. علی آباد، گل سفید و ... همه پر از خانواده ها، جوانان، نوجوانان و کودکانی است که در این هوای خاکستری حاشیه نشینی نفس می کشند و آرزوهایشان را دفن می کنند.

کوچه های تو در تو و تاریک همه این مناطق را در بر گرفته است. آنقدر اینجا در اوج روشنایی روز تاریک به نظر می رسد که ترسی عجیب همراه با غمی بزرگ وجودت را فرا می گیرد.

کوچه هایی که در دل کوه نقش بسته اند و خانه هایی که با سنگ بنا شده اند. اینجا خبری از آئین نامه های مقاوم سازی در برابر زلزله نیست، آخر اینجا زلزله دیگری در جریان است که مهیب تر از هر زلزله ای تن انسان را می لرزاند.

زلزله ای از آسیب های اجتماعی، اعتیاد و فقر! اینجا آن روی تاریک شهر خرم و آباد مرکز لرستان است. اینها کمی آن طرف تر در کنار همه زیبایی های خرم آباد رخ می نماید و فریادی خاموش است که در بغضی عجیب غلطیده و سکوت اختیار کرده است!

مشکل حاشیه نشینی و سکونتگاه های غیر رسمی در خرم آباد تا حدی به عنوان یک دغدغه مطرح است که در سفرهای متعدد هیئت دولت، کارگروه توسعه لرستان و وزیر مسکن و شهرسازی به استان یکی از نکاتی که نمایندگان خرم آباد بر روی آن پافشاری داشتند ضرورت توجه به ساماندهی وضعیت این بافت ها بود.

عضو کمیسیون اجتماعی مجلس و نماینده مردم خرم آباد در این رابطه اظهار داشت: در حال حاضر وضعیت حاشیه نشینی در کوی علی آباد، گل سفید و ... به عنوان یکی از مشکلات مهم خرم آباد مطرح است که در صورت رفع این مشکل یکی از دغدغه های بزرگ مردم مرتفع می شود.

رضا رحیمی نسب با بیان اینکه پیش از این از مسئولان وزارت مسکن در این رابطه قول گرفته ایم ولی هنوز نتیجه ای حاصل نشده است، ادامه داد: در صورت ساماندهی سکونت گاههای غیر رسمی تغییرات تحول آفرینی در خرم آباد ایجاد خواهد شد.

نائب رئیس کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی و دیگر نماینده خرم آباد نیز در این رابطه عنوان کرد: در حال حاضر معضل حاشیه نشینی یکی از مشکلاتی است که خرم آباد با آن درگیر است.

محمد رضا ملکشاهی راد با تاکید بر اینکه وزارت مسکن باید در راستای ساماندهی این سکونت گاههای غیر رسمی در خرم آباد مشارکت جدی داشته باشد، یادآور شد: از سوی دیگر باید برای رفع این معضل زمینه مشارکت خود مردم نیز فراهم شود.

به هر حال پس از پیگیری ها انجام شده توسط مسئولان بالاخره وعده ها رنگ عملیاتی به خود گرفت تا کار تخریب و بازسازی در منطقه گل سفید خرم آباد به عنوان یکی از حادترین مناطق حاشیه نشین مرکز لرستان طی هفته جاری آغاز شد.

شهردار مرکز لرستان در این رابطه در گفتگو با خبرنگار مهر در خرم آباد در سخنانی اظهار داشت: کار تخریب و تبدیل وضعیت بافت فرسوده محله گل سفید خرم آباد توسط شهرداری آغاز شده است.

وحید رشیدی افزود : این در حالی است که پیش از این شهرداری خرم آباد در اقدامی بیش از 54 ملک از منازل این محله را جهت تحقق طرح حذف بافت فرسوده گل سفید از محل درآمدهای مردمی شهرداری تملک کرده بود.

وی با اشاره به اینکه درحال حاضر بیش از 340 هکتار از سطح شهر خرم آباد مشمول بافت فرسوده می شود، خاطرنشان کرد: یکی از اقدامات لازم و ضروری در حوزه مدیریت شهری خرم آباد توجه ویژه به موضوع بازسازی بافت فرسوده است.

شهردار خرم آباد افزود: شهر خرم آباد با مساحتی بیش از سه هزار و 400 هکتار دارای 10 درصد بافت فرسوده است که باید رفع این معضل به صورت جدی در دستور کار قرار گیرد.

رشیدی با تاکید بر ضرورت تعامل و همراهی مسئولان مختلف در این زمینه، عنوان کرد: در حال حاضر با همکاری استاندار لرستان و سازمان مسکن و شهرسازی، جریان تملک در محله گل سفید وارد مرحله تازه ای شده و روند شتابانی به خود گرفته است به طوریکه شهرداری خرم آباد و ارگانهای دست اندرکار هرکدام با تعیین کارشناس ویژه گل سفید، وارد مذاکره مستقیم و تملک بیش از 100 منزل از این محله شده اند.

وی از تخریب برخی از خانه های تملک شده در این منطقه خبر داد و گفت: کار مذاکره با ساکنان این محله همچنان ادامه دارد و بسیاری از این افراد از طرح شهرداری استقبال کرده اند.

شهردار خرم آباد با اشاره به معضلات اجتماعی و زیرساختی حاکم بر این منطقه ابراز امیدواری کرد با استمرار روند تملک و تخریب معضل بافت حاشیه نشین و فرسوده گل سفید خرم آباد هر چه سریعتر مرتفع شود